چرا سارا رز اترر رمان ترسناک بدلكانه درباره تجربه زن بودن را نوشت

من نخستین بار کار سارا رز اتر را در یک نوار در بالتیمور خواندم ، با یک دوست و یک آبجو و یک سبد سیب زمینی سرخ شده سرخ شده با Old Bay خندوانه. دوستم به من گفت: "شما باید " حزب زبان "را بخوانید ." این بدن ، خون ، جنس ، اما پیامدهای فکری از آنچه این چیزها دلالت دارند ، از پیامدهای وقتی بد می شود ، داشت. همچنین خنده دار ، غریب و صریح بود - تمام ویژگی هایی که برای کشف در خود نویسنده پیدا کردم.

از آنجا که زندگی عاشق موازی است ، من به تازگی با Etter در یک نوار در سان فرانسیسکو ملاقات کردم ، جایی که ما در مورد رمان جدید او درباره شراب و مرغ سرخ شده صحبت کردیم. دختر کوچک من در کنار او نشسته بود ، مبهوت. اتر همه کارها را با حرف زدن ، حرکات ، حرکات ، گفتگو ، چاپ پلنگ ، در آغوش گرفتن انجام می دهد - و مثل همیشه ، تعجب آور است که در حضور یک زن این جسورانه غیرقابل باور است. همانطور که Roxane Gay در یک بررسی از کتاب Goodreads نوشت ، "Etter درخشان ، شرارتانه می کند وماً معنی زن بودن در جهان چیست."

با خواندن کتاب X ، با تصاویری از "گیر بودن" روبرو شدم که مرا به یاد دایان اربوس ، عکاس متخصص در پرتره های کسانی که عمداً خود را از طریق بدن خود تعریف می کنند ، کردند: نودویست ها ، هنرمندان خال کوبی ، مجریان جانبی ، نوارها. در نوشته های اتر ، مانند عکس های آربوس ، احساس ایستادن از هم وجود دارد ، یک صراحت در مورد دیگری بودن. وحشت بدن وجود دارد ، اما مقاومت نیز وجود دارد.

اتر می گوید: "من از بعضی جهات بحث می کردم." وی گفت: "داشتن بدن به هیچ وجه پرخاشگرانه است. راه های زیادی وجود دارد که می توانیم به دلیل بدن خود دچار آن شویم. مطمئناً فکر می کنم این بخش اساسی در نوشتن این کتاب بود. و برای خانم ها ، هنگامی که عامل خونریزی هستیم ، بارداری سقط جنین - همه اینها طبیعتاً تا حدودی گروتسک هستند ، مگر نه؟ اگر ما گروتسک را همدلی ، منزجر کننده و جادویی بدانیم ، می توانم بله بحث کنم. "

'Book Of X' نوشته سارا رز اتر

16.03 دلار

خرید در آمازون

من در مورد این فکر می کنم من قبل از سفارش مرغ سرخ شده ، با خودم جنگیدم ، مثل همیشه - درباره بدنم - فکر کردم. من در مورد بارداری و زایمان فکر می کنم. بدن من ، مانند بدن بسیاری از ن ، با جدول زمانی زندگی من گره خورده است. و گرچه تجربه من این است که از یک زن CIS ، من تصور می کنم چه مقدار در مورد ن و مردان ترانسفر و افراد غیر جراحی نیز صدق می کند - بدن به عنوان یک اندازه ، عکس فوری در زمان. بدن روشی است که ما به جهان می پیوندیم ، روشی که از جهان می خواهیم و از آن سرپیچی می کنیم تا ما را ببیند. من دوست دارم که کتاب X به طور مستقیم به شخصیت Cassie روی این موضوع توجه کند ، و من به Etter نیز می گویم.

او می گوید: "برای داستان کاسی ، برای من مهم بود که او یک شخصیت همدلانه باقی بماند." وی گفت: "علی رغم سورئالیسم بودن وضعیت جسمی ، او هنوز هم باید با دنیای عادی روبرو شود."

در کتاب X ، کاسی در نزدیکی یک معادن گوشتی مطرح شده است (درست آن را می خوانید) و با یک وضعیت غیرمعمول و ناامیدکننده سروکار دارد: شکم او به شکل "x" به یک گره دردناک و بیرون زده پیچیده می شود. علی رغم گروتسکری موضوع ، خود کتاب به همان اندازه داستان های عصر دیگری است که هر چیز دیگری دارد. کاسی ، بزرگ شده به عنوان خانه دار ، از عشق اول و خیانت اول و از طریق ناامیدی های مادرش رنج می برد ، قبل از اینکه سرانجام خانه خود را ترک کند تا به تنهایی زندگی کند ، یک کار اداری معمولی پیدا کند و با روز زندگی روزمره سر و کار داشته باشد. زندگی دوست و زندگی و زندگی را دوست دارم و بله ، خشونت زندگی نیز هست. فرد عادی به او روال می دهد؛ گروتسک پیچش آخر را می بخشد. همانطور که اتر از روال کاسی در کتاب X می نویسد :

هر روز صبح ، موهای ولگرد را از صورتم لرزان می کنم ، دندان هایم را مسواک می زنم ، آرایش خود را انجام می دهم . سپس قلب کاذب خود را قرار می دهم ، که جلوی قلب منظم در سینه ام نشسته است. قلب کاذب از پلاستیک نازک قرمز ساخته شده است و قلب واقعی من را پوشانده است .

اتر گفت: "روال مهم است. ما لیوان دوم شراب را سفارش داده ایم - قرمز ، البته گرم و خونگرم به عنوان خون - و در دنیای گروتسک به روال می پردازیم." او مجبور است شغلی پیدا کند. او مجبور است لباس خود را امتحان کند ، با وزن ، جنس ، رئیس خود ، سقط جنین ، در سن بلوغ مبارزه می کند. این عناصر بخشی از چیزهایی هستند که او را همدل می کند. این به یک گروتسک تبدیل شد زیرا اگر یک گروتسک نباشد ، فقط یک نمایش وحشتناک در مورد بدن زن خواهد بود. "

دختر من با یک سگ نیمه نابینا در زیر نوار دوست شده است و او را با مرغ فراری می کند. اتر به آرامی او را منصرف کرد و توضیح می دهد که سگ ممکن است احساس غم و اندوه کند. او در توضیح این نوع چیزها خوب است؛ او متقاعد کننده اما زورآور نیست. او به من رو کرد و با صبر و شکیبایی توضیح داد که او نمی داند این کتاب کاملاً تأخیرآمیز بوده است تا زمانی که نویسنده بدن او و سایر احزاب ، کارمن ماریا ماچادو ، که خودش نویسنده ای از گروتسک است ، آن را در مبهم بودن این کتاب ذکر کرد.

"برخی تعاریف اولیه از گروتسک این اصطلاح را به معنای واقعی کلمه تاریکی را به نور می کشیدند.

او می گوید: "من تحقیق در مورد تاریخچه گروتسک و از کجا از آن شروع کردم." "نقاشی های غاری سورئالی ، عجیب و غریب که در یک فستیوال در ایتالیا یافت می شود ؛ چگونگی پیشرفت موجودات خارق العاده خارق العاده که در معماری بافته می شوند ، تکامل یافته است ؛ چگونه این الهام بخش از نقاشی کاریکاتورهای امروزی است ؛ چگونه این امر به بخشی اساسی از هنر و عکاسی آمریکایی تبدیل شده است. چگونه در ادبیات گروتسک به تحریف بدن انسان توجه می کند. و فهمیدم که دقیقاً همان چیزی بود که من نوشته بودم.

این سارا رز اتر ، نویسنده سابق هنری برای هفته نامه فیلادلفیا است ، که همچنین به دنبال آنچه در دنیای هنر است خوب است. ما عنکبوت های لوئیز بورژوایی را در موزه هنرهای مدرن سانفرانسیسکو با خواستگاری او دیدیم و دخترم به من و شوهرم گفت که آنها "عنکبوت مامان و عنکبوت کودک هستند". ما خندیدیم ، فقط برای یادگیری این دقیقاً همان چیزی بود که بورژوای قصد داشت. عنکبوت ها او و مادرش هستند. چه چیزی می تواند غم انگیز تر و لذت بخش تر از این باشد؟

اتر می گوید: "در گذشته نگر ، بله. من مطمئناً این کتاب را یک گروتسک می دانم." "اما وقتی من برای نوشتن آن تصمیم گرفتم ، فقط به یک چیز اهمیت می دادم: تجارب ن را به گونه ای نشان می دهم که در را برای درک عمیق تر بدن زن باز می کند. فکر می کنم این کتاب همان خط همدلی را طی می کند. آن را به یک گروتسک تبدیل می کند. "

از آنجا که ما در مورد بدن صحبت می کنیم ، من باید سؤال راه آهن سوم را بپرسم: آیا اتر نوشتن او را فمینیستی می داند؟ و این کتاب جدید درباره بدن ، درباره خون و روده های بارداری و سقط جنین ، آیا فمینیستی نیز هست؟

اتر فرو می رود ، سریع و غیر منطقی است. "کلمه" فمینیستی "چنین چالشی است. نیمی از من فریاد می زنم: مطمئناً این یک کتاب فمینیستی است به طور طبیعی ، زیرا این چیزی را نشان می دهد که ن هر روز با آن روبرو می شوند! اگر آرزوی برابری فمینیستی است ، پس بله ، من یک فمینیست هستم. اما در حالی که من مشغول نوشتن کتاب بودم ، هیچ وقت نشستم و گفتم: "زمان نوشتن متن فمینیستی!" من فقط سعی داشتم در مورد زندگی یک زن بنویسم. تجربیاتی که من در زندگی واقعی داشته ام یا شاهد آن بوده ام است. این کتاب. اما نوشتن آن صحنه ها هرگز احساس رادیکال یا حتی فمینیستی نبود. فقط احساس درست بود. "

اتر عاشق ماچادو ، روکسان گی ، آملیا گری ، لئونورا کارینگتون ، مگی نلسون ، آن کارسون ، قلاب زنگ دار ، آلیس واکر ، مارگارت اتوود ، سیلویا پلات ، همه نویسندگانی است که به گفته وی درباره زن بودن می نویسند. او می گوید: "این سوالی را ایجاد می کند که من وماً پاسخی به آن ندارم ، اما سوالی را مطرح می کنم که از خودم می پرسم: اگر آثار با بدن و قدرت زن و نگرانی های شخصی و ی و زن در حال حاضر سروکار دارند ، چگونه آنها نمی توانند فمینیستی باشند؟ و چه چیزی مانع از این است که آنها را صدا کنیم؟ "

او گفت: "شرایط او به او این امکان را می دهد تا جهان را از طریق لنزهای دیگر مشاهده کند ، زیبایی و انسانیت را در زندگی روزمره ببیند. او تقریباً دارای حس ششم قلب و شاعران است."

نویسندگان بیشتر اکنون در حال چرخش آن روایت قدرت فمینیستی بر روی سر خود هستند. من به یک نویسنده محبوب دیگر ، کیت زامبنو ، که زمانی در توییتر منتشر شده فکر می کنم ، "شاید من نمی خواهم داغ و لعنتی باشم. شاید من بخواهم ترسناک و پر جنب و جوش باشم.

اکنون ماه زیاد است و سگ نابینا نیز رفته است. او می گوید ، اتر برای کار باید صبح یک ساعت ناخوشایند از صبح بلند شود. قبل از رفتن او ، می پرسم که آیا او با آن نویسندگان هماهنگ است و آیا می بیند که مبارزات کاسی با معده اش به عنوان یک قدرت عجیب به او می دهد؟

اتر آخرین شراب خود را تخلیه می کند و در نظر می گیرد.

او می گوید: "در كتاب ، مبارزات كسی به او این مفهوم را می دهد كه از زندگی غیرقانونی است." وی گفت: "شرایط او به او این امکان را می دهد تا جهان را از طریق لنزهای دیگر مشاهده کند ، زیبایی و انسانیت را در زندگی روزمره ببیند. او تقریباً دارای حس ششم قلب و شاعران است. قدرت غم انگیز در وجود دیگری است. او - در خارج از جریان اصلی ، در خارج از شیشه به جهان نگاه می کند. از این طریق زیبایی در گروتسک وجود دارد. "

اتر می گوید: "امیدوارم این چیزی باشد که بیشترین توجه را با خوانندگان داشته باشد." "من امیدوارم که در پایان ، او فراتر رود."